تاریخ
حقوق ورزشی را بایستی به همان مقطعی دانست که انسان ورزش را به عنوان یکی
از مهمترین نهادهای زندگی اجتماعی خود پذیرفته است,اما کم و کیف ان در هر
جامعه ای بستگی به سطح تمدن و فرهنگ ان جامعه دارد .با توجه به این که صنعت
ورزش در دنیا ,از جمله 5 صنعت برتر از لحاظ گردش مالی می باشد ,کشورهای
پیشرفته ضمن ورود به این حوزه نسبت به قانون مند کردن روابط بین ورزشکاران
,باشگاهها ,دلالان ,فدراسیون ها و وزارت خانه ها یا نهاد های دولتی نهایت
تلاش خود را انجام داده اند .
نخستین بار واژه ی حقوق ورزشی در سال
1984,در برنامه ی گروه ازمایشی تربیت بدنی و ورزش دانشگاه
اریستولیانتسالونیکی یونان استفاد ه شد و منجر به ایجاد تشکیلاتی جهانی به
نام جامعه جهانی حقوق دانان ورزشی slaدر این کشور شد .
اما از هنگام اغاز بازی های المپیک نوین و تدوین منشور المپیک توسط پیردو کوبرتن فرانسوی به تدریج ورزش به عظیم ترین اتفاق بین المللی از نظر تجمع ملیت های مختلف در یک محل تبدیل شده است اگر چه این تشکیلات عظیم و با سابقه ,دارای نظام داوری مشخص و قوانین مدون برای کلیه رشته های ورزشی بود ,اما همواره از نظام قضایی مستحکم و دارای قدرت فصل الخطاب محروم بود و از این رهگذر می توان گفت حضور عدالت قضایی مستحکم محروم بوده است .در سال 1984 فکر تاسیس دیوان داوری ورزشCas به منظور ایجاد مرکزیتی قضایی برای رسیدگی به اختلافات ورزشی جنبه ای عملی یافت و با ایجاد این دیوان در لوزان سوسیس ,رسیدگی قطعی و نهایی به اختلافات ورزشی شکل قضایی منسجم و مدونی به خود گرفت .
مرجعیت این دیوان مورد پذیرش کلیه سازمان های جهانی قرار گرفته و از ضمانت اجرایی قدرتمندی برخوردار گردید .
این دیوان دارای ارتباط سازمانی مشخص و مستحکم با فدراسیون های ورزش جهانی ,قاره ای و کشوری بوده و احکام صادره توسط ان در کلیه رویدادهای ورزشی لازم الاجرا می باشد حقوق ورزشی در اسلام : آیات و روایات متعددی در اسلام راجع به ورزش وجود دارد به موازات این منابع فقها در باب مسئوولیت ناشی از حوادث ورزشی نظرات مستحکمی ارائه کرده اندو فقهایی همچون علامه حلی و محمد حسین نجفی در کتب خود به حقوق ورزشی پرداخته اند .
اما با توجه به محدودیت رشته ,فتاوی نیز از نظرکمی محدود می باشد ولی به لحاظ کیفی می توان در اغلب رشته های ورزشی به ان استناد کرد این مورد علاوه بر این که قدمت موضوع را مشخص می کند ,به اهمیت ورزش و حقوق ورزشی در اسلام اشاره می کند ، تاریخ حقوق ورزشی در ایران :
1-قبل از مشروطیت : فرومانروایان و سلاطین و سپهسالاران سپاه و لشکر در دوران قبل از مشروطیت به ورزش به ویژه سوارکاری ,تیر اندازی ,شناوکشتی نگاه ویژه ای داشتند ب و هر سردار سپاه قبل از این که سردار باشد ,پهلوان نیرومندی بود و می توان گفت مسابقات ورزشی در میان انها جایگاه خاصی داشت . اجرای قوانین ورزشی به صورت سنتی و قبیله ای صورت می گرفت و پیش کسوتان ورزش قبایل خطاها ,تخلفات و تنبیهات بنابر عادت زمان خود اقدام می کردند .
2- بعد از مشروطیت : پس از مشروطیت در ایران و تاسیس عدالت خانه ,قوانینی در مورد ورزش تدوین شد .
مسابقات تیر اندازی ,سوارکاری ,شمشیر زنی ,دو ,شنا و کشتی پهلوانی قوانین و ضوابط هر چند ساده ای داشت اما قضات و حاکمان شرع بر اساس ان رای صادر می کردند .از اغاز دوران قانون گذاری در ایران معاصر یعنی از 1304 تا 1352 قانون مشخصی در باب حوادث ورزشی که به صراحت تعیین تکلیف کرده باشد وجود نداشت .. از سال از سال 1352 قانون گذار به این اختلاف نظر پایان داد و طور صریح در مورد صدمات ناشی از ورزش قانون تحت عنوان ماده 42 وضع شد .
بعد از پیروزی انقلاب ماده ی 42 سابق در قانون مجازات اسلامی تایید شد و فقط یک جمله به ان اضافه شد و ان این که (ایا این مقررات با موازین شرعی مغایرت نداشته باشد ).ماده ی 158 قانون مجازات اسلامی بند ث به این موضوع اشاره می کند .
حقوق ورزشی به عنوان یک درس از سال 1355 در دانشکدههای تربیت بدنی و علوم ورزشی برای نخستین بار تدریس شد و جزو واحدهای درسی قرار گرفت.